جدول جو
جدول جو

معنی سرکه گر - جستجوی لغت در جدول جو

سرکه گر
(سِکَ / کِ گَ)
سرکه فروشنده. خلال. (دهار)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرده گر
تصویر پرده گر
پرده دوز، پرده ساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرفه گر
تصویر کرفه گر
کرفه کار، ثواب کار، کرفه گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برزه گر
تصویر برزه گر
کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گریه گر
تصویر گریه گر
گریان، کسی که گریه کند و اشک بریزد، اشک باران، گرینده، گریه ناک، گریه مند، اشک ریز، اشک فشان، باکی، اشک بار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارزه گر
تصویر ارزه گر
کسی که پیشه اش کاهگل مالی یا گچ کاری ساختمان است، گچ کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرکه با
تصویر سرکه با
آش بلغور که در آن سرکه بریزند، آش سرکه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سربه سر
تصویر سربه سر
سراسر، سرتاسر، همه، همگی، برای مثال عالم همه سربه سر خراب است و یباب / در جای خراب هم خراب اولی تر (حافظ - ۱۱۰۰)، برابر
سربه سر شدن: کنایه از برابر شدن، مساوی شدن
فرهنگ فارسی عمید
(سَ رَ / رِ گَ)
ناقد. صراف
لغت نامه دهخدا
تصویری از سوده گر
تصویر سوده گر
ساینده فلز و سنگ قیمتی خرد کننده احجار کریمه و فلزات
فرهنگ لغت هوشیار
گریه کن گریان: قهقهه و های های ساخته جفت خنده پرداز و گریه گر ماییم. (ظهوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکه با
تصویر سرکه با
آش سرکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لرزه گر
تصویر لرزه گر
خفه کننده ارتعاش فنر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سره گر
تصویر سره گر
ناقد، صراف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرفه گر
تصویر کرفه گر
ثواب کننده نیکو کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرزه گر
تصویر آرزه گر
کاهگل کار اندودگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برزه گر
تصویر برزه گر
زراعت کننده زارع کشاورز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترکش گر
تصویر ترکش گر
((تَ کِ. گَ))
سازنده ترکش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرفه گر
تصویر کرفه گر
ثوابکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
Oppressive, Repressive, Repressor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرکوب گر
تصویر سرکوب گر
Suppressor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرکوب گر
تصویر سرکوب گر
tłumik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
oppressivo, repressivo, ripressione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرکوب گر
تصویر سرکوب گر
supressor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
opressivo, repressivo, repressor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرکوب گر
تصویر سرکوب گر
抑制器
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
压迫的 , 压制的 , 抑制器
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
угнетающий , репрессивный , репрессор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
opresyjny, represyjny, repressor
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرکوب گر
تصویر سرکوب گر
придушувач
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
гноблений , репресивний , репресор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرکوب گر
تصویر سرکوب گر
Unterdrücker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
unterdrückend, repressiv, Unterdrücker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرکوب گر
تصویر سرکوب گر
подавитель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرکوب گر
تصویر سرکوب گر
soppressore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی